آخ که چه دل‌خوشم با ادبیات. 

و کسی نمی‌تواند ادبیات را از من بگیرد. و این عیش مدام» را چه خوب پرانده بودی آقای فلوبر.

قسمتی از پهنای دیوان فروغم سیاه شده. قسمت مربوط به دو سه دفتر آخر. همان اتّفاقی که برای شانزده جزو قرآن عثمان‌طه‌م افتاده بود. وقتی که قرآن حفظ می‌کردم. و چه خوشایندست این تعویض کتاب مقدّس.

قابوس‌نامه و گلستان و شاهنامه. آخ. پس نیفتم.

این اورری‌اکت مداوم.

که چرا بعد دیدن فیلم نمازخواندن میرحسین موسوی زار زدم.

در جامعه‌پذیری یک جامعه‌گریز

قرآن ,ادبیات ,آخ ,تعویض ,کتاب ,مقدّس ,قرآن حفظ ,که قرآن ,وقتی که ,حفظ می‌کردم ,می‌کردم و

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

آنالیتیک دکتر مریم مدانلو کردکلایی حفاظ کوروش سایت معرفی بازی های مختلف بهترین شرکت طراحی سایت در تهران مردمان آسمان روزهای شیرین اسکلت فلزی بلاگ امپایر مووی نوجوان ایرانی